شهیدعلی انصاری رودسری: آرزو داشتم پیراهنم با خون سرخم آغشته شود.

علی انصاری رودسری چهارم آبان ماه سال 1339 در خانواده ای مذهبی درکرمانشاه به دنیا آمد .

وی پس از گذراندن دوران ابتدایی و راهنمایی وارد دبیرستان شد و در رشته ریاضی فیزیک مشغول تحصیل شد.

 

 

در همان سالها بود که تمام وجودش فریاد مبارزه بر علیه نظام حاکم را داشت . علاقه وافر او به امام خمینی (ره) باعث شده بود تمام اعلامیه ها و نوارهای سخنان ایشان را  نزد خود نگه دارد.

عکس امام را همواره با خود داشت و سخنان و پیامهایش را از عمق وجود پذیرا بود .تمام سعی و کوشش خود را معطوف به عمل به دستورات بنیانگذار انقلاب اسلامی نموده بود . او عاشق امام بود و در مسجد و دبیرستان جوانان را جهت قیام علیه حکومت حاکم پهلوی و پیروی از بیانات رهبری ترغیب و هدایت آنان را در مبارزه و پخش اعلامیه بر عهده می گرفت.

شهید انصاری سال چهارم متوسطه در دبیرستان محمدرضا پهلوی تحصیل می کرد و این مصادف با مهر ماه سال 1357 و اوج درگیری مبارزات مردمی بود . وی چندین بار به همراه تنی چند از دوستانش تابلو مدرسه را پایین کشیده و نام امام خمینی را نصب نمودند .

حضور شهید انصاری در تظاهرات انقلابی بسیار گسترده بود و تنها اسلحه او و دوستانش سنگهایی بود که در جیب داشتند. به دلیل فعالیت های گسترده شهید تحت نظر و تعقیب ساواک قرار گرفت .

روز عاشورا پس از تظاهرات گسترده ای که به راه انداخته بودند پریشان و افسرده به خانه بازگشت و در پاسخ به نگاه نگران مادر که چه اتفاقی افتاده، گفت : آرزو داشتم پیراهنم با خون سرخم آغشته شود، ولی نشد .

بیست و دوم آذر ماه 57 و روز شهادت امام سجاد(ع) شهید انصاری صبح غسل کرد و از مادر پیراهن سفیدش را خواست. در تظاهرات همان روز هنگام ظهر در خیابان جلیلی آن زمان که فریادش را بر دژخیمان می کوفت و سنگ های درون جیبش را سوی مزدوران نشانه می رفت گلوله ای آن گونه که آرزویش را داشت پیراهن سفیدش را با خون پاکش گلگون ساخت و به فیض شهادت نائل گشت .

سرانجام در  بیست و دوم آذر ماه سال 57 به دیدار حق شتافت و پیکر پاکش در گلزار شهدای کرمانشاه به خاک سپرده شد. روحش شاد و راهش پر رهرو باد




 نوشته شده در  یکشنبه 93/1/17ساعت  8:47 صبح